loading...
هرچي فكر كني
jonahex بازدید : 74 پنجشنبه 30 آذر 1391 نظرات (0)

وقتی نمیخواهم به حمام بروم سرزنش و شرمنده نکن ، وقتی بی خبر از پیشرفتها و دنیای امروزی سوالاتی میکنم با تمسخر به من ننگر ،وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی حافظه ام یاری نمی کند فرصت بده و عصبانی مشو ، وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند دستانت را به من بده .... همانگونه که تو اولین قدمهایت را کنار من بر میداشتی.

زمانی که میگویم دیگر نمیخواهم زنده بمانم و میخواهم بمیرم ، عصبانی مشو ... روزی خود میفهمی .

از اینکه در کنارت و مزاحم تو هستم ، خسته و عصبانی مشو ، یاری ام کن همانگونه که من یاریت کردم ، کمکم کن تا با نیرو و شکیبایی تو ، این راه را به  پایان برسانم ... فرزند دلبندم دوستت دارم .

برچسب ها جالب.خواندنی ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    نظر شما درباره ی وب سایت ما چیست
    آمار سایت
  • کل مطالب : 111
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 9
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 54
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 62
  • باردید دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 135
  • بازدید ماه : 135
  • بازدید سال : 1,503
  • بازدید کلی : 19,556